هیچوقت فکر نمیکردم با بیمه تامین اجتماعی بشه رفت یه بیمارستان که دکتر های خوب و حاذقی داره و کاملا مجهزه بیمارستان میلاد رو میگم پاتوق این روزای من. هربار میریم به بخش بستری ها نگاه میکنم و میگم خدا دکتر با دیدن نوار عصب و گرافی کمر و MRI و دیسک و کمردرد و پادردی که خوب نمیشه چی میخواد تجویز کنه؟ 
خسته ام یه عالمه.
میدونی بیشتر غصه میخورم برای چیه؟ برای اینکه مساله حمایتی توی خونه ما خیلی زیر خط فقره و اصلا هیچکس به حال روحی اون یکی توجه نمیکنه و اگه خدای نکرده اتفاق بدی برام بیفته تنها راه چاره ام خودکشیه چون هیچکس فردا روز قرار نیست حواسش به من باشه اونم بی منت. 
خدا جز تو پناهی ندارم و خلاص.

ریختم بهم نمیدونم دکمه ی خاموشم کجاست!

مرگ حقه ولی برای من حق تره

ماجراهای من و میلاد 2

میگم ,یه ,بیمارستان ,ام ,خدا ,دکتر ,حال روحی ,روحی اون ,اون یکی ,به حال ,هیچکس به

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایه ارز دیجیتال | تحلیل ، بررسی و اخبار روز ارز دیجیتال یادگیری زبان انگلیسی از پایه آموزشگاه آرایشگری کمیته بازی ها و ورزش های الکترونیک شهرستان بابلسر وبلاگ شخصی امیدرضا مرتضوی خانواده برتر علمی دانلود کتاب اخلاق اسلامی احمد حسین شریفی مقالات اپلیکیشن